
پست امروز وبلاگم شاید در ظاهر ارتباط آشکاری با سفر و گردشگری نداشته باشه ولی ارتباط عمیقی با زندگی و مفهوم اون داره و خب زندگی هم یه نوع سفر دیگه! سفری از ازل تا بیکران ابد.
دو تا شعر کوتاه ترجمه شده از اشعار امیلی دیکنسون اولی با نام شانس و دومی با نام کتاب تقدیم به شما عزیزان:
شانس
خوشبختی شانس نیست
رنج است.
شانس لبخند معناداری می زند.
شانس ما آنقدر کوچک است
که به آن پشت پا زده ایم.
/
کتاب
هیچ کشتی بادبانی مثل کتاب
مارا به سرزمین های دور نمی برد،
نه هیچ اسب تندرویی مثل یک صفحه
از شاعرانه ای مغرور.
کوتاه ترین راه
بدون تحمل رنج.
چطور ارابه ای که روح انسان را حمل می کند
به سادگی حرکت کند!
نظرات شما عزیزان:
:: موضوعات مرتبط: فرهنگ و هنر، ،
